ما زِ "باراک" چشم یاری داشتیم...

ما زِ "باراک" چشم یاری داشتیم

اصـلِ اصـلِ ماجرا از زبانِ خودِ خودِ آشـیـخ

 

ما ز "باراک" چشم یاری داشتیم / خُب... غلط بود آنچه می پنداشتیم!!!

خُب، مگر از ما گناهی سرزده / او خودش تک زد و ما برداشتیم

گر چه یارم گفت: " من خوشبین نیَـم "/ "ما دم همت بر او بگماشتیم"

گرچه از اول حقوقدان بوده ایم / دستی در کار مجازی داشتیم

تا که دست دوستی با ما دهد / توی پیجش page  لایک  likeها میذاشتیم

بعد چند روزی که از آن مملکت / قصد برگشتن به ایران داشتیم

وقتی با آقا جواد ما  داشتیم / پا توی ماشین خود میذاشتیم

قلب ما گویی گواهی داد پس / چشم پوشیدیم، محل نگذاشتیم

هِی گواهی داد توی راه باز /  باز هم نادیده ما انگاشتیم

باز هم چون هِی گواهی داد  هِی /  ما به پای شام شب بگذاشتیم

ناگهان بر من سقلمه زد جواد /  با شعف گفتا که میس کال داشتیم

پس دوباره زنگ زد آن ناشناس /  از سر رسم ادب برداشتیم

"نکته‌ها رفت و شکایت کس نکرد / جانب حرمت فرو نگذاشتیم"

چون صمیمی گشت با ما بعد از آن / مهر او در قلب خود ما کاشتیم

سرخوش و با افتخار و با شعف / گوشیش قطع کرده و بگذاشتیم

چون رسیدم سوی ایران ناگهان /  با خبر گشتم چه گل ها کاشتیم

گفته بودش او که تحریمش کنید / حیف آن پرچم که ما افراشتیم

پرچم صلحی تکان دادیم پس / ما باراک را یار خود پنداشتیم

او از اوّل هم فریب جنگ داشت / ما "غلط" کردیم و صلح انگاشتیم

گفت او:  "تو خود زدی تک شیخنا!" / ور نه ما با تو چه کاری داشتیم؟!

 میتوانستی مرا ریجـِکت reject  کنی/ " ما محصل بر کسی نگماشتیم"

"گفت و گو آیین درویشی نبود "/  ور نه با  "او"  ماجراها داشتیم       :(

ای خوشا اکسنت آمریکایی اش/ مرحبا الفاظ دانشگاهیش      ):

شعر از: م. فــــروزان 11مهرماه 1392


طنز نوشت:

هَو اِ نایس دِی (have a nice day)  بلد بودیم ما...

او خداحافظ بلد بودش بلا!!!     :/

 شاعر بعداً نوشت:

اگرچه رندم و صوفی سرشتم

غلط کردم که اینها را نوشتم    :/

...........................................................................................

منتشـر شده در>>>  روی داد،خیبرآنلاین،بر خط نیوز،عمـارنامه،پيام رسان پارسي بلاگ،عروج

زمزمه های درونی یک کاندیدا با شهدا

 

شهدا! من به شما میدان دادم...

(زمزمه های درونی یک کاندیدا با شهدا)

 

شهدا جان سلام

من به شما ارادت ویژه ای دارم و از روی شما شرمنده ام. به همین خاطر تا به حال از خاطرات خود با شما کتابی به چاپ نرسانیده ام. حالا مدّتی است که عدّه ای آمده اند و خود را رفقای شما معرفی می کنند. البته من حرفی ندارم، امّا انگار همه یادشان رفته که من به شما میدان دادم.

این من بودم که بی هیچ امکاناتی همه چیز را مدیریت کردم. شما را هیچ کس نمی شناخت، من به شما میدان دادم که رفتید و شهید شدید و حالا این قدر معروف شدید. نه اینکه قصد ریا داشته باشم، این ها را می گویم چون مردم باید انتخاب کنند. باید این چیزها را بدانند و بعد درست انتخاب کنند.

حالا اگر نتوانستم به وعده هایم عمل کنم خب چه اشکالی دارد، عرصه را خالی می کنم. آخر این من بودم که شما را به اینجا رساندم پس حق دارم برای مدتی رئیس شوم.


جوابیه:

کاش لرزش دستان شما را نمی دیدم هنگام خواندن یادداشت های شهید باقری از صحبت های شما، که به گفته خودتان سند نگرانی هایتان بود.

کاش آن موقع که ادعای میدان دادن به شهید باکری ها را نداشتید، شهید شده بودید. آن وقت با افتخار شما را بر می گزیدم.

روی سند نگرانی کلیک کنید. >>>

همین مطللب را در پایگاه خبری تحلیلی خیبرآنلاین مشاهده کنید>

انتقاد از تخریب آیت الله مصباح  یزدی (معظم له)


انتقاد از تخريب آیت الله مصباح  یزدی (معظم له)     


انتشار نامه های سرگشاده بدون نام با عناوین عجیب  در برخی رسانه های داخلی

 

به گزارش فارس به نقل از رسا، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اهانت به آیت الله مصباح یزدی را کاری ناپسند و نادرست خواند و گفت: چنین اقداماتی از سوی هیچ کس و به هیچ وجه قابل قبول نیست.

 

آیت الله حسن ممدوحی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در گفت و گو با رسا ضمن انتقاد از اهانت بر خی افراد به آیت الله مصباح یزدی، اظهار داشت: اهانت به هیچ وجه و از هیچ کس قابل قبول نیست.

 

وی افزود: اعتقادم این است که اگر کسی واقعا حرفی برای گفتن دارد باید به صورت تذکر بیان کند نه این که دهان به اهانت بگشاید؛ کسی که تذکر می دهد باید از روی قاعده و قانون این کار را انجام دهد، با جسارت هیچ کار درست نمی شود.

 

نماینده مردم کرمانشاه در مجلس خبرگان رهبری در پاسخ به این که مسؤولان حوزه چه وظیفه ای در قبال اقدام برخی افراد که با عنوان جمعی از طلاب حوزه دست به انتشار این قبیل نامه ها می زنند چیست ابراز داشت: حوزه علمیه متشکل از همین طلاب است اینها باید در کارهای خود با اساتید و بزرگان مشورت کنند؛ اگر چنین فضای مشورتی باشد دیگر شاهد این دست اقدامات نخواهیم بود.

 

گفتنی است، اخیرا متنی با عنوان «نامه انتقادی جمعی از طلاب قم به آیت‌الله مصباح» بدون نام و امضا در رسانه‌ها منتشر شده که به بهانه انتقاد به اهانت و تخریب شخصیت آیت الله مصباح یزدی پرداخته و نسبت های ناروایی به این اندیشمند و عالم برجسته داده شده است.

همچنین:

به گزارش فرارو، حسین شریعتمداری مدیر مسؤول روزنامه کیهان در یادداشتی ضمن اعتراض به انتشار سرگشاده این نامه (نامه ای با عنوان نامه انتقادی جمعی از دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه السلام به آیت الله مصباح)  از احتمال جعلی بودن آن سخن گفت.

 

 مدیر مسؤول روزنامه کیهان در این باره نوشت: «امضای نامه، «كلی»! و «غیرقابل شناسایی است»! و این امضاء از سوی هر فرد و گروه دیگری نیز می تواند به كار گرفته شود! امضای «جمعی از دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه السلام» در حالی كه اسامی امضاءكنندگان در آن نیست، با امضای «یك فرد ناشناس»! و امثال آن كمترین تفاوتی ندارد، بنابراین در گام اول، انتساب نامه به جمعی از دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) زیر سؤال است و بعید نیست كه نویسنده نامه، حتی یكی از آنها نیز نباشد!»

ادامه نوشته